واژگان و اصطلاحات استارتاپی

در دنیای استارتاپ و کارآفرینی اصطلاحات متعددی وجود دارد که باید با آنها آشنا شوید که تعدادی از آنها اشاره میکنیم.
 ۱۴۰۱/۱۱/۱۰ | ۱۱:۰۳  زمان مطالعه 6 دقیقه
واژگان و اصطلاحات استارتاپی

کارآفرینی مفهومی گسترده با مؤلفه‌های فراوانی است که باعث پیچیدگی آن می‌شود. از یافتن سرمایه‌گذار گرفته تا راه‌اندازی کسب‌وکار و معرفی آن به عموم مردم، صدها شرط خاص برای استارتاپ وجود دارد که باید در نظر گرفته شود. ممکن است لازم باشد در مورد یک برنامه بازاریابی بحث کنید، یک برنامه کسب‌وکار تدوین کنید، یک وب‌سایت طراحی کنید یا مخاطبان خود را مشخص کنید.

کارآفرینان همچنین باید نکات و موارد تعیین بودجه را بدانند و سایر مفاهیم و عباراتی را که تقریباً همه جنبه‌های این فرآیندها را پوشش می‌دهد، درک کنند. اگر شما هم در فضای استارتاپی فعالیت می‌کنید یا می‌خواهید به آن وارد شوید، بهتر است اصطلاحات استارتاپی که در این مطلب به شما معرفی می‌کنیم را بخوانید و به یاد داشته باشید.

50 تا از مهم‌ترین اصطلاحات استارتاپی که باید بدانید!

هر شرکت معتبر از یک جا به عنوان یک شرکت نوپا شروع کرده است و موفق‌ترین کسب‌وکارهایی که در سال‌های اخیر تأسیس شده‌اند، در مقطعی یک «استارتاپ معمولی» معمولی بودند. به همین دلیل تقریباً همه آن‌ها مجبور بودند با برخی از اصطلاحات کارآفرینی ذکر شده در ادامه این مطلب، سروکار داشته باشند؛ بنابراین، اگر به دنبال اجرای ایده خود هستید، این کلمات به بیان بهتر و دستیابی راحت‌تر شما به ایده‌تان کمک می‌کند.

شتاب‌دهنده (Accelerator)

شتاب‌دهنده، سازمانی است که یک برنامه کوتاه‌مدت همراه با راهنمایی، منابع و حتی فرصت‌های مالی برای کمک به رشد سریع یک کسب‌وکار ارائه می‌دهد. به عنوان مثال Elevate، یک شتاب‌دهنده است که توسط HubSpot راه‌اندازی شده است.

تملیک استخدام (Acqui-hired)

در بین اصطلاحات استارتاپی ، تملیک استخدام زمانی به کار می‌رود که یک کسب‌وکار کوچک (و احتمالاً شکست خورده) برای نیروی کار آن خریداری می‌شود. در این حالت، یک شرکت توسط شرکت دیگر فقط برای استخدام منابع انسانی آن و نه به خاطر ارزش خود شرکت، خریداری می‌شود.

سرمایه‌گذار فرشته (Angel Investor)

سرمایه‌گذار فرشته، کسی است که اولین سرمایه‌گذاری را روی یک استارتاپ انجام می‌دهد. این شخص به ایده یا راه‌حل استارتاپ اعتقاد دارد و برای شروع کار به کارآفرینان صاحب آن ایده، پول می‌دهد.

بوت استرپینگ (Bootstrapping)

زمانی که یک استارتاپ در حال راه‌اندازی است، نیازمند این است که سرمایه مورد نیاز خود را تامین کند. به خصوص برای استارتاپ‌های جدید، کارآفرینان از پس‌انداز خود و همچنین سرمایه دوستان و خانواده برای شروع کسب‌وکار خود استفاده می‌کنند. بیش از 80 درصد استارتاپ‌ها از طریق بوت استرپ شروع به کار می‌کنند.

اصطلاحات استارتاپی

نرخ مخارج (Burn Rate)

بیشتر سرمایه‌گذاران می‌خواهند قبل از سرمایه‌گذاری، میزان مخارج شما را بدانند، به این صورت که به نسبت سرمایه خود چه میزان هزینه می‌کنید.

فضای کار اشتراکی (Co-Working Space)

فضای کار اشتراکی دفتری است که توسط کارکنان شرکت‌های مختلف به اشتراک گذاشته می‌شود. این مدل به ویژه برای استارتاپ‌ها مناسب است؛ زیرا آن‌ها می‌توانند برای استفاده از امکانات مشترک، هزینه کمتری در مقایسه با اجاره یا خرید یک فضای اداری کامل برای تعداد کمی از کارمندان بپردازند.

تامین مالی جمعی (Crowdfunding)

تامین مالی جمعی یک شکل جایگزین، در دسترس و دموکراتیک‌تر از تامین مالی است که در آن یک شرکت، سرمایه را از طیف گسترده‌ای از سرمایه‌گذاران و مشتریانی که برای یک کسب‌وکار سرمایه‌گذاری می‌کنند (صرفاً به دلیل علاقه فوری و فردی آن‌ها به ارائه آن)، تامین می‌کند. بسیاری از استارتاپ‌ها برای جمع‌آوری پول از طریق تامین مالی جمعی، به پیش فروش محصولات یا فروش محصولات همراه با تخفیف، اقدام می‌کنند.

اژدها (Dragon)

اژدها یک استارتاپ است که در یک مرحله از سرمایه‌گذاری، یک میلیارد دلار جمع‌آوری می‌کند. اوبر نمونه‌ای از استارتاپ اژدها است.

اسب تک شاخ (Unicorn)

اسب تک شاخ، یکی دیگر از اصطلاحات استارتاپی است که به استارتاپ‌های با ارزش بیش از 1 میلیارد دلار یونیکورن گفته می‌شود.

پذیرندگان اولیه (Early Adopters)

پذیرنده اولیه مشتری‌ای است که مدت‌ها قبل از عموم مردم، از محصول یا خدمات یک کسب‌وکار استفاده می‌کند. به‌طورمعمول، این کاربران می‌توانند بازخوردهایی ارائه دهند تا به کسب‌وکار در بهبود محصول یا خدمات، قبل از ارائه آن به مخاطبان هدف بزرگ‌تر کمک کنند.

استراتژی خروج (Exit Strategy)

کارآفرینان، اغلب یک استراتژی خروج را تنظیم می‌کنند و به این صورت است که قصد دارند شرکت خود را از طریق ادغام، اکتساب یا IPO بفروشند. انجام این کار به موسس این امکان را می‌دهد که مالکیت را منتقل کند و برای بازپرداخت سرمایه‌گذاران، مبلغ کافی را جمع‌آوری کنند.

فریمیوم (Freemium)

مدل فریمیوم یک انتخاب محبوب برای استارتاپ‌ها است. به این صورت که نسخه محدود از یک محصول به صورت رایگان عرضه می‌شود و دسترسی به نسخه کامل و امکانات بیشتر نیازمند پرداخت هزینه است. به عنوان مثال، ممکن است بتوانید برای Canva - یک پلت فرم طراحی محبوب - به صورت رایگان ثبت‌نام کنید، اما نمی‌توانید به عکس‌های پریمیوم، فضای ذخیره‌سازی بیشتر یا برخی از الگوها دسترسی داشته باشید، مگر اینکه اشتراک آن را خریداری کنید.

اصطلاحات کارآفرینی

عرضه اولیه سهام (IPO)

عمومی شدن، زمانی است که یک شرکت سهام خود را از طریق یک IPO (عرضه عمومی اولیه) برای سرمایه‌گذاری عمومی گسترده‌تر در بازار عمومی قرار می‌دهد. این شکل دیگری از سرمایه‌گذاری است و کسانی که سهام را خریداری می‌کنند، مالک بخش‌هایی از شرکت خواهند بود.

هک رشد (Growth Hacking)

این اصطلاح مربوط به بخش بازاریابی است که به یک استراتژی متمرکز با استفاده از روش‌های کم‌هزینه برای رشد سریع یک استارتاپ اشاره دارد. بسیاری از شرکت‌ها این روزها برای هک رشد به شبکه‌های اجتماعی روی می‌آورند. به این امید که با محصولات یا خدمات خود بدون صرف سرمایه زیادی در بازاریابی، وایرال شوند.

چوب هاکی (Hockey Stick)

سرمایه‌گذاران می‌خواهند منحنی رشد یک استارتاپ مانند چوب هاکی به نظر برسد و به طور بالقوه معیارهایی مانند فروش یا تعداد کاربران فعال را در هرسال دو برابر کند.

مرکز رشد (Incubator)

مرکز رشد، برای گذر از برخی از دردسرهای مراحل اولیه تشکیل استارتاپ، به کسب‌وکارها منابع و راهنمایی‌های لازم را ارائه می‌دهد. مرکز رشد دارای یک برنامه بلندمدت است، برخلاف یک شتاب‌دهنده که معمولاً این منابع و ارتباطات را در ازای سهام به استارتاپ‌ها ارائه می‌دهد.

عرضه محصول (Launch)

راه‌اندازی یک استارتاپ زمانی است که در نهایت محصول یا خدمات خود را به بازار عرضه می‌کند.

چابکی (Lean)

هدف یک استارتاپ چابک این است که محصولات را با سرعت بالا و کمترین هزینه ساخته و آن را آزمایش کند تا محصول را از طریق آزمون و خطا بهبود بخشد، نه ساختن یک محصول کاملاً توسعه‌یافته که ممکن است خریداران را جذب نکند.

کمینه محصول پذیرفتنی (MVP)

MVP برای استارتاپ‌ها مخفف حداقل محصول قابل پذیرش است. یک مدل از محصول استارتاپ که ویژگی‌های کلیدی و امتیازات فروش آن را بدون هزینه گزافی برای ساخت یک محصول کامل قبل از تأمین مالی نشان می‌دهد.

ارائه (Pitch Deck)

برای جذب سرمایه‌گذار، ارائه‌ای در مورد جنبه‌های کلیدی کسب‌وکار، از جمله محصول، بازار هدف و طرح کسب‌وکار مورد نیاز است. هدف این است که ارائه کوتاه و قانع‌کننده باشد تا به سرمایه‌گذاران نشان دهد یک ایده عالی و پایدار در ذهن صاحب آن است که می‌تواند یک سرمایه‌گذاری سودآور را به ارمغان بیاورد.

چرخش (Pivot)

چرخش زمانی اتفاق می‌افتد که یک استارتاپ یک تغییر سریع و اساسی در مدل کسب‌وکار خود انجام دهد. این تغییر می‌تواند در محصول یا خدمات یا حتی مخاطب هدف باشد.

مقیاس‌پذیری (Scalability)

این عبارت استارتاپی به پایداری و رشد بالقوه یک کسب‌وکار اشاره دارد. هدف بیشتر کسب‌وکارها، رشد و ارائه کالاها یا خدمات به تعداد فزاینده‌ای از کاربران از طریق یک مدل تجاری قابل تکرار و بادوام است.

اسکرام (Scrum)

"Scrum" به یک روش مدیریت پروژه چابک اشاره دارد که در ابتدا برای تصمیم‌گیری در تیم‌های توسعه طراحی شده بود، اما می‌توان آن را در سایر زمینه‌های کسب‌وکار اعمال کرد. چارچوب اسکرام بر آموزش، خلاقیت و همکاری بین سه نهاد مالک محصول، مدیر اسکرام و تیم اسکرام متمرکز است.

کارآفرینی یک نفره (Solopreneur)

یک کارآفرین معمولاً برنامه‌هایی برای شروع و توسعه یک کسب‌وکار دارد. از سوی دیگر، کارآفرینان تک نفره، یک کسب‌وکار را به تنهایی راه‌اندازی کرده و حتی رشد می‌دهند. این مدل با ظهور نویسندگان، طراحان و توسعه‌دهندگان فریلنسر رواج بیشتری پیدا کرده است.

ارزش‌گذاری (Valuation)

ارزش‌گذاری به ارزش یک استارتاپ اشاره دارد که به روش‌های مختلف قابل محاسبه است. از معمول‌ترین این روش‌ها ارزش‌گذاری قبل و بعد از جذب سرمایه است.

کسب‌وکار به کسب‌وکار (B to B)

کسب‌وکارهایی که مخاطب هدف آن‌ها کسب‌وکارهای دیگر هستند را مدل کسب و کار B2B می‌گویند.

کسب‌وکار به مشتری (B to C)

کسب‌وکارهایی که مخاطب هدف آن‌ها عموم مردم هستند را مدل کسب و کار B2C می‌گویند.

نرخ ریزش (Churn Rate)

درصدی از مشترکان و مشتریان یک سرویس که بعد از پایان اشتراک، آن را ادامه نمی‌دهند.

گیمیفیکیشن (Gamification)

افزودن یک بازی به یک وب‌سایت یا تجربه محصول که افراد را تشویق می‌کند با هدف کسب جوایز آن را انجام دهند. مردم عاشق بازی هستند.

اصطلاحات انگلیسی کسب و کار

نرخ بازگشت سرمایه (ROI)

آنچه سرمایه‌گذار می‌تواند انتظار داشته باشد، بابت مبلغی که سرمایه‌گذاری می‌کند، به دست آورد. همچنین می‌توان از آن برای توصیف نتایج موفقیت یک کمپین بازاریابی خاص استفاده کرد.

نرم‌افزار به عنوان سرویس (SAAS)

یکی از اصطلاحات کسب و کار اینترنتی وعبارت است از یک محصول نرم‌افزاری که به کمک اینترنت و رایانش ابری کنترل می‌شود به صورت اشتراک ماهیانه به فروش می‌رسد.

تملک (acquisition)

تصاحب یا تملک زمانی است که یک شرکت یا گروه سرمایه‌گذاری شرکت دیگری را خریداری می‌کند.

حباب (Bubble)

حباب، لحظه‌ای از چرخه اقتصادی را توصیف می‌کند که در آن یک صنعت یا شرکت متوجه نمی‌شود که ممکن است بیش‌ازحد ارزش‌گذاری شده و بیش‌ازحد دچار تورم شود. وقتی یک «حباب فناوری» می‌ترکد، به این معنی است که بسیاری از استارتاپ‌ها سقوط می‌کنند و سرمایه‌گذاران پول خود را از دست می‌دهند.

کپی رایت (Copyright)

معمولاً در صنایع خلاق کاربرد دارد، کپی رایت از موسیقی، هنر و فیلم‌ها محافظت می‌کند و به سازندگان اجازه می‌دهد تا برای استفاده و توزیع آن حقوق انحصاری داشته باشند.

کارآفرین سریالی (Serial Entrepreneur)

کارآفرین سریالی کسی است که تعدادی کسب‌وکار را به طور هم‌زمان یا یکی پس از دیگری راه‌اندازی می‌کند.

بازار هدف (Target Market)

بازار هدف به دسته افرادی اشاره دارد که مشتری بالقوه یک کسب‌وکار هستند. هنگام تعیین بازار هدف به عواملی مانند عوامل جمعیت شناختی، موقعیت مکانی افراد و ... توجه می‌شود.

رابط کاربری (UI)

رابط کاربری نحوه تعامل کاربر و محصول است. نرم‌افزارها، اپلیکیشن‌ها، وب‌سایت‌ها و سایر محصولات باید به گونه‌ای طراحی شوند که کاربر به راحتی بتواند با آن‌ها ارتباط برقرار کند.

تجربه کاربری (UX)

تجربه کاربری، فرآیند افزایش رضایت کاربر از یک محصول با بهبود قابلیت استفاده، دسترسی و لذت ارائه شده در تعامل با محصول است.

ارزش پیشنهادی (Value Proposition)

ارزش پیشنهادی چیزی است که کسب‌وکار شما را منحصربه‌فرد می‌کند. همچنین به عنوان USP (نقاط فروش منحصربه‌فرد) شناخته می‌شود.

نقطه سربه‌سر (Break-Even Point)

هنگامی که درآمد یک کسب‌وکار به میزان هزینه‌های آن شود و تفاضل سود و زیان آن صفر شود.

هزینه جذب مشتری (Customer Acquisition Cost)

هزینه جذب مشتری از دیگر اصطلاحات استارتاپی است و به میزان هزینه لازم برای جذب مشتریان جدید به روش‌های مختلف اشاره دارد.

مدیریت ارتباط با مشتری (Customer Relationship Management)

به ایجاد و توسعه روابط ارزشمند و بلندمدت با مشتری با هدف حفظ و بهبود ارتباط بین مشتریان و استارتاپ گفته می‌شود.

ارزش طول عمر مشتری (LTV)

میزان سودی که هر مشتری در مدت زمان ارتباط با استارتاپ برای آن ایجاد می‌کند.

پرسونا (Persona)

پرسونا ابزاری است که به ترسیم تصویری از مشتریان یک استارتاپ کمک می‌کند. به کمک این ابزار می‌توان برای هر دسته از مشتریان، برنامه‌ریزی کرد.

شاخص کلیدی عملکرد (Key Performance Indicator)

برای ارزیابی عملکرد یک استارتاپ، شاخص‌هایی در بخش‌های مالی، بازاریابی و ... تعیین می‌شود که میزان موفقیت یا عدم موفقیت استارتاپ با توجه به این شاخص‌ها مشخص می‌شود.

اصطلاحات کسب و کار اینترنتی

طرح کسب‌و‌کار (Business Plan)

طرح کسب‌وکار، سندی است که جزئیات دقیق یک ایده در آن مورد بررسی قرار می‌گیرد. این سند شامل بخش‌های مالی، بازاریابی، پیش‌بینی درآمد، بررسی رقبا و ... است.

هم‌بنیان‌گذار (Co-Founder)

زمانی که بنیان‌گذار یک کسب‌وکار، به تنهایی منابع، زمان و دانش راه‌اندازی و توسعه یک ایده را نداشته باشد و از افراد دیگری برای این کار کمک بگیرد، به آن‌ها هم بنیان‌گذار می‌گویند.

بازار گوشه‌ای (Niche marketing)

با افزایش رقابت در بسیاری از حوزه‌ها، استارتاپ‌های موفق، آن‌هایی هستند که به سراغ بخشی از بازار می‌روند که کمتر به آن‌ها توجه شده است. به این بخش از بازار هدف نیچ گفته می‌شود.

سهم بازار (Market Share)

نسبت فروش یک کالا به فروش کل کالاهای مشابه در آن صنعت را سهم بازار می‌گویند.

جریان نقدی (Cash Flow)

مقدار خالص پول نقدی است که به یک استارتاپ وارد و از آن خارج می‌شود. این عامل به عنوان یک معیار برای سودآوری کسب‌وکارها در نظر گرفته می‌شود.

جمع‌بندی

دانستن اصطلاحات استارتاپی و مفاهیم مرتبط با آن به شما کمک می‌کند، هنگام راه‌اندازی یک کسب‌وکار آمادگی بیشتری داشته باشید. حتی در ادامه مسیر و برای رشد و توسعه ایده و کسب‌وکار خود نیز به این مفاهیم نیاز دارید بنابراین حتما آن‌ها را به خاطر داشته باشید. همچنین توصیه می‌شود اصطلاحات انگلیسی کسب و کار را به همراه معادل فارسی آن‌ها به خاطر داشته باشید. امیدواریم این مطلب برای شما مفید بوده باشد.

نویسنده : مریم باغبان

مریم باغبان ملی هستم. به حوزه های هنری و برنامه نویسی علاقه مندم و در تلاش برای یادگیری زمینه های مختلف این دو حوزه هستم. در حال حاضر در جایگاه ادمین سایت مشغول به کارم.

  نظرات کاربران (0 نظر)
شما هم می توانید در مورد این مطلب نظر دهید نظر خود را بنویسید