کارآفرینی (Entrepreneurship ) واژه ای نسبتاً قدیمی است که ریشه فرانسوی دارد. این کلمه به فرانسه Entreprendre گفته میشود که به معنای متعهد شدن است. کلمه کارآفرین حدود سیصد سال قدمت دارد و نخستین کسانی که واژهی کارآفرین و مفهوم کارآفرینی را مورد توجه قرار دادند، اقتصاددانها بودند.کسانی مانند ریچارد کانتیلون و آدام اسمیت لغت کارآفرین را در قرنهای هفدهم و هجدهم میلادی به کار بردهاند.
یکی از جامعترین تعاریف کارآفرینی که در دانشکدهی بازرگانی هاروارد مورد استفاده قرار میگیرد، توسط هوارد استیونسن (Howard Stevenson) مطرح شده است. تعریف کارآفرینی از دیدگاه استیونسن چنین است: «کارآفرینی پیگیری فرصتهایی است که فراتر از منابعِ در دسترس، وجود دارند.»
كارآفرين فردي است كه كنترل دروني دارد. او براي آنكه بتواند درست آنچه را كه میانديشد عينيت بخشد و عزم خود را عملي كند بايد رئيس و كارفرمای خود باشد. يعنی كارآفرين نياز به استقلال دارد. ذهن پويای او مرز هاي از پيش تعيين شده و قالب هاي رايج را در هم مي شكند و با وجودی كه همان چيزی را مي بيند كه ديگران مي بينند، اما چيزي را مي انديشد كه ديگران نمي انديشند.يعني كارآفرين خلاق است. وقتي كه خلاقيت او از ذهن به عمل منتقل مي شود نوآوري صورت مي گيرد. نوآوري يعني پيمودن راه نارفته. كسي كه اولين بار راهي را مي پيمايد، اولين كسي است كه مي تواند خبر مخاطرات راه را براي ديگران بياورد. يعني كار آفرين خطر پذير است. او به جاي آنكه منتظر ضمانت يك پايان موفق بماند، به فكر و تلاش خود تكيه ميکند، به مشكلات هجوم میبرد و پيش ميرود. يعني كارآفرين منفعل نيست و براي استقبال از آينده روحيه اي تهاجمي دارد. لحظه آغاز تصميم، تنها زماني نيست كه او با ريسك مخاطره مواجه میشود، ابهام يك پايان نامعلوم، بر هر قدم اين راه سايه مياندازد. يعني كارآفرين قدرت تحمل ابهام را دارد.