برند سرمایه پنهان کسب و کارها است. سرمایهای که حاصل سالها تلاش بیوقفه است. اگر سری به سایت اینتربرند بزنید میتوانید با ارزش پولی برندهای شناخته شده دنیا آشنا شوید. این عددهای بزرگ و قابل توجه به ما نشان میدهند که مثلا اگر قصد خرید برند اپل را داشته باشیم باید چه مبلغی را پرداخت کنیم؟ مبلغی که فقط و فقط مربوط به استفاده از نام یک برند است. این مبلغ بدون لحاظ کردن هزینه ساختمان شرکت، امکانات و تجهیزات و ... تعیین شده است و این نشان میدهد که برندها یکی از باارزشترین سرمایههای هر کسب و کار هستند. برخلاف تصور خیلی از افراد، برند تنها یک اسم یا نشان تجاری نیست. هر برند میتواند به عنوان یک شخصیت انسانی، معرف هویت کسب و کار شما باشد. اما شخصیت یک برند چگونه ساخته میشود؟ در ادامه با مهمترین ویژگیهای شخصیتی یک برند آشنا میشویم و روش های ساخت برند ماندگار را شرح می دهیم. گام به گام تا ساخت یک برند موفق گام اول: مخاطبهای واقعی هدف را شناسایی کنید برند شما مثل یک شخصیت انسانی است که نمیتواند همه افراد با سلیقهها و فرهنگها و خواستههای متفاوت را راضی کند. بنابراین باید دایره ارتباطی برندتان را از همان ابتدا مشخص کنید. کسانی که در این دایره قرار میگیرند مخاطبان برند شما هستند و هر چه شناخت بیشتری درباره این دایره آشنا داشته باشید بهتر میتوانید حس و حال برندتان را به حس و حال مخاطبهایتان نزدیک کنید و پیام برند را متناسب با سن و سال و ارزشهای مخاطبان هدف، طراحی کنید. گام دوم: اهداف اصلی برندتان را مشخص کنید در این مرحله باید شناخت کافی از حوزهای که میخواهید برندتان در آن مطرح شود به دست بیاورید. اگر شما تولیدکننده یک اسباببازی هستید هدفتان متفاوت از یک کسب و کار در حوزه صنعت است. بعد از عبور از این مرحله، از خودتان بپرسید که این کسب و کار چه ارزشی به زندگی مشتریها اضافه خواهد کرد؟ تعیین یک هدف روشن و مشخص به شما کمک میکند که آگاهانهتر در جهت طراحی پیام و شخصیت برندتان قدم بردارید. گام سوم: یک نام مناسب برای برندتان انتخاب کنید اسم برند اولین قدم در ساخت شخصیت برند است که باید متناسب با هویت کسب و کار شما باشد. در این مرحله باید پتانسیل و انرژی کلمات را جدی بگیرید. بعضی کلمات سخت و خشن و برخی کلمات لطیف و ملایمند. کسب و کار شما به کدام دسته از کلمات نزدیکتر است؟ نام برند باید یادآور حس و حال کسب و کار شما باشد. بهتر است که از اسمهای مخفف گذاریشده استفاده نکنید مگر این که کلمه مخفف گذاریشده معنی مستقلی داشته باشد. همچنین به دلیل ثبت برندهای بسیار، قوانین مختلفی درباره ثبت اسم برند وجود دارد. برای مثال نام برند شما نباید یادآور کسب و کارهای ثبت شده قبلی باشد. بنابراین باید حواستان به درجه شباهتهای اسمی باشد و مناسبترین و خلاقانهترین اسم را برای برندتان انتخاب کنید. گام چهارم: نشان تصویری برندتان را متناسب با شخصیت برند، طراحی کنید لوگو یا نشان تجاری، صورت و ظاهر برند شماست. لوگو باید منتقل کننده تصویری باشد که میخواهید در ذهن مخاطب نقش ببندد. بنابراین سرمایهگذاری روی طراحی نشان تجاری برند را جدی بگیرید. این آرم و نشانهای است که قرار است روی حافظه تصویری مخاطبهایتان اثر بگذارد و یادآور حس خوشایندی از برندتان باشد. لوگو ترکیبی از رنگها و تصویرها نیست بلکه پیام و مفهوم تصویری برند شماست که میتواند تداعیکننده حس خوب برند در ذهن مخاطبها باشد. گام پنجم : لحن منحصر به فرد برندتان را پیدا کنید لحن مناسب برندتان را پیدا کنید. اگر برند شما یک انسان بود در چه فاصلهای از مخاطب و مشتریها قرار میگرفت. آیا یک پیرمرد با لحن نصیحتگر بود یا یک جوان شاد و پرانرژی که موقع حرف شدن دست میگذارد روی شانه مخاطب و با لحن دوستانه حرف میزنند؟ آیا برند شما مثل یک مدیر عصا قورت داده رسمی حرف میزند یا مثل یک معلم مدام میخواهد آموزش بدهد؟ پیدا کردن صدا و لحن برند به شما کمک میکند تا سایر ویژگیهای برند را هماهنگ با همین لحن انتخاب کنید. قبلا در سایت جت مقاله ای تحت عنوان لحن برند یا tone of voice منتشر کردیم که خواندن آن را به شما پیشنهاد می کنم. گام ششم: یک شعار مناسب و خلاقانه برای معرفی پیام برندتان طراحی کنید شعار صرفا یک جمله زیبا و قشنگ نیست بلکه قرار است منتقل کننده پیام کسب و کار ما به مخاطب باشد. اگر شما در صنعت خودرو با شعار "ما حافظ امنیت شما هستیم" مطرح شوید اما مشتریها محصولات شما را ناامن بدانند، شعار شما هیچ کارکردی نخواهد داشت. شعار برند باید هماهنگ با تجربه مشتری از کسب و کار شما باشد تا باعث ایجاد حس مثبت در ذهن مخاطب بشود. بهتر است شعارها کوتاه و ساده باشند و به راحتی در ذهن ثبت شوند. شعارهای پیچیده هرچند که دقیق و باجزییات نوشته شوند خیلی زود فراموش میشوند. همچنین بهتر است تاکید شعار روی ویژگیهای باارزش و منحصر به فرد کسب و کار شما باشد. مثلا "اولین مدرسه شهر" با تاکید روی اولین بودن ارزشی را به مخاطب منتقل نمیکند اما شعار "مدرسه هوشمند" با تاکید روی مزیت رقابتی ، قویتر انتخاب شده است. گام هفتم: رفتارهای برندهای رقیب را بررسی کنید شما همیشه باید رقیبتان را زیر نظر داشته باشید. به این دلیل که دقیقا همان کار را انجام ندهید و خلاقانهتر عمل کنید. مسیری را که آنها در جهت برندسازی طی کردهاند دنبال کنید و بررسی کنید که برندهای رقیب بین مخاطبها با چه ویژگیای شناخته شدهاند و یا کیفیت محصولات و خدماتی که ارائه میکنند چه طور است؟ این آنالیزها به شما کمک میکند تا مسیر برندتان را منحصر به فرد و جذاب طراحی کنید. گام هشتم: مزیتهای رقابتی برندتان را فریاد بزنید یکی از نکات مهمی که در آنالیز شرکتهای رقیب به دست میآورید پیدا کردن مزیتهای رقابتی است. شما باید بدانید که در چه چیزی از رقبایتان بهتر عمل میکنید. آیا سطح کیفیت محصولات شما بالاتر است؟ آیا خدماتی که به مشتری ارائه میدهید دقیقتر و حساب شدهتر است؟ اگر بدانید که در چه چیز قوی هستید دیگر میتوانید خودتان را با مزیت رقابتیتان معرفی کنید وبا متمایز کردن خودتان از صف رقبا، مخاطبها را وادار کنید تا جذب برند شما شوند. گام نهم: رفتار و شخصیت برندتان را تثبیت کنید برای برندتان یک شخصیت باثبات و پایدار تعریف کنید. برندی که مدام در حال تغییر است مثل یک شخصیت متزلل هر لحظه یک رفتاری از خود نشان میدهد. این بیثباتی مخاطبها را دچار سردرگمی میکند و باعث میشود اعتمادشان را نسبت به برند شما از دست بدهند. پس با ثبات و پایدار قدم بردارید و شخصیت برندتان را همه جا حفظ کنید. گام دهم: ردپای برند در تمام نقاط کسب و کارتان دیده شود همهی کسب و کار شما باید رنگ و بوی برندتان را به خود بگیرد. از طراحی وبسایت تا دیوارهای شرکت و حتی خودکار یا لیوانی که استفاده میکنید باید لوگوی برند را داشته باشند. اگر لحن برند شما در شبکههای اجتماعی دوستانه است این لحن باید در ملاقاتهای حضوری با مشتریها هم حفظ شود. شما باید همراه و هماهنگ با برندتان حرکت کنید به طوری که برندتان روح کسب و کارتان باشد. بیشتر بخوانید: بازاریابی پیامکی چیست اهمیت برند در بازاریابی برند باعث اعتماد مخاطب ها می شود مشتریها نمیتوانند به چیزی که نمیشناسند اعتماد کنند بنابراین در گام اول سعی کنید از راههای مختلف خودتان را به مخاطبها معرفی کنید و با دادن امتیازها و تعامل مثبت در شبکههای اجتماعی اعتمادشان را جلب کنید و این حس را به آنها منتقل کنید که رابطهتان با آنها فقط محدود به زمان فروش نمیشود و در زمانهای دیگر هم در کنار آنها هستید. برند تمایل مشتری ها را افزایش میدهد همچنین مردم تمایل بیشتری به استفاده از محصولات و خدمات کسب و کارهایی دارند که برند هستند. برندی که پیش از این آزمایشهایش را پس داده و بسیاری از مشتریها را با تجربه خوب با خود همراه کرده است. تمام این تجربههای خوب سرمایه برند هستند که میتوانند مشتریهای دیگر را به سمت خود جذب کنند. یک برند قوی باعث وفاداری مشتری ها میشود اگر بتوانید وفاداری مشتریها را نسبت به یک برند به دست بیاورید آن وقت حتی در روزهای سخت هم حمایت و پشتیبانی آنها را خواهید داشت. مشتریهای وفادار ادامه دهنده داستان برند شما هستند و میتوانند با قصههایی که از تجربیاتشان از برند شما میگویند روی دیگران اثر مثبت بگذارند. برندها در افزایش فروش موثرند اگرچه برند قرار است نشاندهنده هویت کسب و کار شما باشد اما در نهایت انتقال این حس به مشتری باید باعث افزایش سهم بازار شود و مشتری را ترغیب کند تا از محصولات یا خدمات شما استفاده کند و باعث افزایش فروش شما بشود. برندها باعث افزایش سهم بازار می شوند برندینگ میتواند شما را به مشتریهای تازه در بازارهای متفاوت معرفی کند و سهم بازار شما را افزایش بدهد. همچنین اگر مشتریها به برند شما اعتماد کنند میتوانید هر محصول تازهای را به پشتوانه برند شناخته شدهتان وارد بازار کنید. برای مثال اگر شما یک برند معتبر در زمینه شیرینی و شکلات باشید و تصمیم بگیرید یک شکلات جدید تولید کنید به پشتوانه برندی که قبلا ساختهاید، فقط کافی است محصول را معرفی و بعد وارد بازار کنید. جمع بندی: برند حافظ کسب و کار شماست برندینگ سبک و شیوه کسب و کار شما است. فرهنگی ست که شکل میگیرد و حسی است که در ذهن مخاطب ساخته میشود. برندهای رقیب ممکن است از ایدهها یا محصولات شما تقلید کنند اما نمیتوانند همان تصویری را در ذهن مخاطبها بسازند که شما با برندتان خلق کردهاید. بنابراین برند مانند میلههایی محکم، حافظ امنیت کسب و کار شماست.