هوش هیجانی چیست و تاثیر آن در محیط کار چیست

در این مطلب هوش هیجانی و تأثیر آن در محیط کار را بررسی خواهیم کرد. در ضمن به اینکه چه مواردی در هوش هیجانی مؤثرند و مدیران شرکت‌ها چطور می‌توانند این هوش خود را بالا برده و به این وسیله تعامل بهتر و هدفمندتری با کارمندانشان داشته باشند خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.
 ۱۳۹۹/۱/۲۶ | ۱۵:۳۰  زمان مطالعه 5 دقیقه
هوش هیجانی چیست  و تاثیر آن در محیط کار چیست

هوش هیجانی بالا به افراد کمک می‌کند تا تسلط بیشتری بر روی خود و اطرافیانشان داشته باشند. اگر مدیران هنگام استخدام افراد به این مسئله توجه داشته باشند می‌توانند بهترین فرد را برای مدیریت هر بخش انتخاب کنند. با به‌کارگیری افراد در شرکت بر اساس توانایی‌ها و شایستگی‌هایشان بهره‌وری شرکت افزایش خواهد یافت و حتی کارمندان نیز از اینکه وظایفی مطابق با توانایی‌های خود دارند احساس بهتری خواهند داشت.

در این مطلب هوش هیجانی و تأثیر آن در محیط کار را بررسی خواهیم کرد. در ضمن به اینکه چه مواردی در هوش هیجانی مؤثرند و مدیران شرکت‌ها چطور می‌توانند این هوش خود را بالا برده و به این وسیله تعامل بهتر و هدفمندتری با کارمندانشان داشته باشند خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.

هوش هیجانی چیست؟

اینکه فردی بتواند در هر لحظه احساس خود را به خوبی تشخیص دهد، بداند؛ چرا چنین حسی دارد و چگونه باید آن را کنترل کند به هوش هیجانی او برمی‌گردد. افراد با هوش هیجانی بالا بهتر می‌توانند احساسات خود را مدیریت کنند. این افراد حتی می‌توانند احساسات اطرافیانشان را هم به خوبی درک کرده و با بروز واکنشی مناسب بر آن‌ها اثرگذار باشند.

هوش هیجانی چیست؟

از تعریف ارائه شده این طور می‌توان نتیجه گرفت که یک فرد با هوش هیجانی بالا بهتر می‌تواند احساسات خود را در زمان اضطراب، ترس، خشم، ناراحتی، خوشحالی و... مدیریت کرده و عکس‌العمل مناسبی نشان دهند.

بنابراین یک مدیر خوب قطعاً باید از هوش هیجانی بالایی برخوردار باشد تا بتواند کارمندان خود را به خوبی مدیریت کند یا در تنش‌های زیاد محیط کار بر خود مسلط باشد. از سوی دیگر، افراد در مقام کارمندان نیز اگر هوش هیجانی بالایی داشته باشند بهتر می‌توانند خودشان را با هر شرایطی وفق دهند و در مجموع بازدهی بالاتری خواهند داشت.

خبر خوب این است که شما می‌توانید هوش هیجانی خود را در هر سطحی که باشد افزایش دهید. برای این کار ابتدا باید مؤلفه‌های آن را بشناسید.

مؤلفه‌های هوش هیجانی

محققین برای هوش هیجانی مؤلفه‌های مختلفی تعیین کرده‌اند؛ برای مثال دنیل گلمن 5 مهارت زیر را به عنوان مهارت‌های اثرگذار در هوش هیجانی معرفی می‌کند:

مؤلفه‌های هوش هیجانی

  • خودآگاهی: آگاهی از نقاط ضعف و قوت خود و تأثیری که فرد بر روی اطرافیان دارد.
  • خودتنظیمی: به معنی اجبار خود به انجام وظایف در هر شرایط روحی (با توانایی کنترل و مدیریت احساسات خود)
  • انگیزش و خودانگیزشی: انگیزه دادن به خود برای رسیدن به موفقیت و پشت سر گذاشتن شکست‌هایی که ممکن است پیش بیاید.
  • همدلی: توانایی درک احساسات دیگران
  • مهارت اجتماعی: توانایی برقراری روابط مثبت و دوستانه با دیگران و اثرگذاری بر آن‌ها

سالوی و مایر یا برادبری و گریوز نیز محققانی بودند که در این مورد نظریه‌هایی مطرح کرده‌اند. اما از میان تمام نظریه‌های مطرح شده، نظریه بار-ان (Bar-on) به نحوی فراگیرتر و جامع‌تر از نظریه‌های دیگر است. به همین دلیل در اینجا به مؤلفه‌های هوش هیجانی از نظر بار-ان می‌پردازیم.

او نیز معتقد است 5 مهارت در کنار هم هوش هیجانی را می‌سازند. اما وی برای تعریف دقیق‌تر هر یک از این مهارت‌ها، مؤلفه‌هایی را برای آن‌ها تعریف کرده است که در مجموع 15 مؤلفه را برای هوش هیجانی به وجود می‌آورند:

1. مهارت‌های درون فردی

به مهارت افراد برای شناخت توانایی‌های خود و مدیریت آن‌ها، مهارت‌های درون فردی می‌گویند. مثلاً اینکه فردی ...

  • احساساتش را بشناسند و بداند هر لحظه چه احساسی دارد.
  • بتواند احساسات و عقایدش را بیان کرده و بدون عصبانی شدن از آن‌ها دفاع کند.
  • برای خودش احترام قائل باشد.
  • استعدادهای درونی خود را شناخته و آن‌ها را پرورش دهد.
  • برای انجام وظایف و نوع تفکراتش اسیر اطرافیان یا هیجانات محیط نباشد.

به راحتی می‌توان در این 5 مؤلفه یاد شده برای مهارت درون فردی، تأثیر هوش هیجانی در کسب و کار را مشاهده کرد.

فرض کنید مدیر شرکت از جلسه برگشته و آشفته است اما علت آن را نمی‌داند. به دلیل این آشفتگی نمی‌تواند روی کار خود تمرکز کند و در نتیجه یک روز کاری را بیهوده هدر می‌دهد.

در مقابل، همین مدیر اگر هوش اجتماعی بالاتری داشت، شاید متوجه توهین ظریف یکی از حضار جلسه می‌شد، متوجه احساس خشمش نسبت به این توهین شده و با یک عکس العمل مناسب در همان لحظه نشان می‌داد که برای خودش احترام قائل است و می‌تواند بدون عصبانیت از حق خود دفاع کند.

2. مهارت‌های میان فردی

در این مهارت به توانایی افراد به برقراری روابط سازنده با اطرافیانشان توجه می‌شود. مثلاً توانایی فرد برای:

  • درک احساسات دیگران
  • همدلی با دیگران و اینکه به آن‌ها نشان دهد احساساتشان را درک کرده است
  • مسئولیت پذیری

شرکتی را تصور کنید که در آن همه کارمندان از این 3 مؤلفه برخوردار باشند. چنین شرکتی - با وجود داشتن کارمندان و مدیرانی مسئولیت پذیر که یکدیگر را به خوبی درک کرده و با هم همدلی می‌کنند - بدون شک روز به روز پیشرفت خواهد کرد. اینجاست که تأثیر هوش هیجانی در کسب و کار بسیار پررنگ‌تر خود را نشان می‌دهد.

3. مهارت سازگاری

افراد برای اینکه بتوانند خودشان را با شرایط سازگار کنند باید دارای سه توانایی باشند:

  • تشخیص مشکلات و مسائل و حل آن‌ها
  • ایجاد هماهنگی میان خواسته‌های ذهنی و واقعیت موجود
  • مدیریت هیجانات و تفکرات در زمان تغییر شرایط (انعطاف پذیری)

مسلماً یک فرد بدون داشتن تواناهایی چون حل مسئله یا انعطاف پذیری به سختی می‌تواند در جایگاه پر فراز و نشیبی چون مدیریت یک شرکت یا حتی یک بخش کوچک از شرکت موفق عمل کند.

4. مهارت کنترل استرس

مجموعه‌ای از توانایی‌هاست که به اشخاص در تحمل شرایط پر استرس کمک می‌کند. برای اینکه فردی از مهارت کنترل استرس برخوردار باشد باید در شرایط پر استرس دو توانایی از خود بروز دهد:

  • توانایی تحمل استرس و مقاومت در برابر شرایطی که مطلوب او نیست
  • توانایی کنترل شرایط پر استرس

در محیط‌های کاری در هر سمتی که باشید شرایط پر استرس پیش خواهد آمد. این شرایط ممکن است ناشی از سر آمدن زمان تحویل کار باشند یا اشتباهاتی که سهواً ممکن است از افراد سر بزند، دعوایی که بین همکاران رخ دهد و مواردی از این دست. مهارت کنترل استرس در این شرایط به کمک افراد می‌آید تا بتوانند ابتدا کنترل خود و سپس کنترل شرایط را به دست گرفته و اوضاع را رو به بهبودی پیش ببرند.

5. مهارت برخورداری از خلق عمومی

تمام مهارت‌های هوش هیجانی و توانایی‌های فرد در این زمینه باید در راستای ایجاد نشاط در محیط و خوش بینی به کار گرفته شوند تا در نهایت رشد فردی و رشد کسب و کار حاصل شود.

  • یک فرد با هوش هیجانی بالا، یک احساس رضایت درونی دارد که باعث شادی درونی خود و در نتیجه اطرافیان او خواهد شد.
  • هم‌چنین افراد با هوش هیجانی بالا همیشه، حتی در شرایط ناگوار، مثبت اندیش هستند و همین مثبت اندیشی می‌تواند به آن‌ها در مواجهه صحیح با مسائل کمک کند.

تفاوت EQ & IQ چیست؟

تا اینجا با مفهوم هوش هیجانی یا EQ کاملاً آشنا شدید. با مفهوم IQ نیز همگی کم و بیش آشنا هستیم.

تفاوت EQ & IQ چیست؟

در گذشته IQ یا ضریب هوشی را توانایی فرد در شناسایی و پیش بینی الگوها، منطق، استدلال، ریاضی و موارد این‌چنینی تعریف می‌کردند که با گذشت زمان مشخص شد IQ فقط محدود به ریاضی و منطق نمی‌شود. بلکه می‌تواند زمینه‌های مختلفی را شامل شود به طوری که امروزه 9 هوش مختلف برای بشر تعریف شده است:

  • هوش فضایی یا دید بصری در جهان 3 بعدی
  • هوش طبیعت گرا (مرتبط با طبیعت)
  • هوش موسیقایی
  • هوش درون فردی یا خودشناسی
  • هوش بین فردی یا درک احساسات دیگران
  • هوش زبانی (پیدا کردن بهترین لغت برای هر شرایط)
  • هوش منطقی-ریاضیاتی
  • هوش وجودی؛ این هوش با سؤالاتی از قبیل هدف زندگی یا چرایی مرگ سر و کار دارد.
  • هوش زیبایی جسم یا توانایی هماهنگ کردن جسم با ذهن

همان طور که می‌بینید بعضی مؤلفه‌های هوش هیجانی نیز در ضریب هوشی آورده شده‌اند. شاید بتوان گفت این دو را نمی‌توان کاملاً از هم تفکیک کرد. همان طور که برخی پژوهشگران EQ را بخشی از IQ دانسته و برخی دیگر به عکس IQ را به عنوان بخش کوچکی از EQ می‌دانند.

اما نکته حائز اهمیت این است که هر فردی در هر جایگاه شغلی نیاز به EQ نسبتاً خوبی دارد تا بتواند در محیط کار، فردی توانمند بوده و عملکرد مثبت و خوبی از خود نشان دهد. این نوع از هوش قابل بهبود است و اشخاص می‌توانند با تمرین، خود را از این نظر ارتقا دهند.

در مقابل، IQ شاید در طول عمر افراد به اندازه EQ تغییر نکند، اما مسلماً هر فردی در یکی از ابعاد آن برجسته‌تر عمل می‌کند و با شناخت بهتر خود در این زمینه می‌تواند در جایگاه‌های شغلی مناسب با روحیات خود ظاهر شود.

بیشتر بخوانید : چگونه شارژ موبایل را پیگیری کنیم؟

چگونه می‌توانیم هوش هیجانی خود را تقویت کنیم؟ (نکات تقویت هوش هیجانی مدیران)

همان طور که گفته شد، هوش هیجانی قابل ارتقا است. مدیران کسب و کارها می‌توانند به این منظور از روش‌های زیر کمک بگیرند:

چگونه می‌توانیم هوش هیجانی خود را تقویت کنیم؟ (نکات تقویت هوش هیجانی مدیران)

1. نوشتن خاطرات

نوشتن خاطرات به درک احساساتمان کمک می‌کند. افکارتان را بنویسید، احساساتتان را شرح دهید و سعی کنید به یک خودشناسی برسید.

2. تمرین گوش دادن

وسط صحبت دیگران حرف نزنید و تمام مدت کاملاً گوش دهید. سعی کنید احساسات آن‌ها را به خوبی درک کرده و با ابراز همدردی مناسب به ایشان نشان دهید که حسشان را می‌شناسید.

3. تماشای تلویزیون بدون صدا

سعی کنید بدون صدا به انسان‌ها نگاه کنید و احساس آن‌ها را فقط از روی حالت بدن و چهره‌شان تشخیص دهید.

4. احترام به خود و دیگران

با دوری از افرادی که به دیگران بی‌حرمتی می‌کنند برای خودتان احترام قائل شوید و در عین حال با دیگران رفتار محترمانه‌ای داشته باشید.

5. گسترش ارتباطات

با دیگران ارتباط برقرار کنید، حتی با افرادی که نمی‌شناسید شروع به صحبت کنید و با آن‌ها دوست شوید. در روابطتان سعی کنید با شناختی که از افراد پیدا می‌کنید، خودتان را با ویژگی‌های شخصیتی ایشان وفق دهید.

6. مثبت اندیشی و خوش بینی

این مؤلفه و سایر مؤلفه‌های هوش هیجانی را در خود پرورش دهید.

کاربرد هوش هیجانی در دنیای واقعی و محیط کار

مدیران هنگام استخدام افراد بد نیست به هوش هیجانی آن‌ها توجه داشته باشند. به این منظور، مدیران منابع انسانی می‌توانند از تست‌های EQ یا فاکتورهای مدل ECI استفاده کنند.

کاربرد هوش هیجانی در دنیای واقعی و محیط کار

تأثیر هوش هیجانی بر عملکرد مدیران چیست؟

تأکید ما بیشتر بر روی بالا بودن هوش هیجانی در مدیران است؛ چراکه مدیران وظایفی بر عهده دارند که بیش از کارمندان عادی آن‌ها را نیازمند مدیریت شرایط، احساسات خود و دیگران می‌کند. برای مثال:

کنترل مناسب شرکت در شرایط بحرانی

مدیران در شرایط استرس آور بیشتری قرار خواهند گرفت حتی ممکن است یک مدیر بارها در مقاطعی شکست بخورد. پس یک مدیر با هوش هیجانی بالا بهتر می‌تواند این شرایط را تحمل کرده و با مثبت اندیشی و توانایی حل مسئله، شرایط را به سمت بهبود تغییر دهید.

جذب مشتری با برقراری روابط خوب

افراد با هوش هیجانی بالا ارتباط خوبی با دیگران برقرار می‌کنند و معمولاً دیگران حس خوبی از معاشرت با آن‌ها دارند. این افراد هم‌چنین معمولاً روابط اجتماعی وسیع‌تری نیز دارند. همه این‌ها در مجموع می‌تواند به جذب بهتر مشتری و حتی حفظ مشتریان کمک کند.

کارمندان راضی و بازدهی بالای شرکت

یک مدیر با هوش هیجانی بالا، فردی است که از درون احساس رضایت و شادی می‌کند. این فرد کنترل خوبی بر احساسات خود داشته و در نتیجه استرس یا عصبانیتش را به کارمندان منتقل نخواهد کرد. مثبت اندیشی او نیز مسری خواهد بود و مجموع مؤلفه‌های این فرد می‌تواند به رضایت کارمندان از شرکت و در نتیجه افزایش راندمان کاری آن‌ها منجر شود.

جمع بندی: هوش هیجانی و تأثیرات آن

شاید هنوز عده‌ای باشند که IQ را ملاک موفقیت افراد بدانند اما جالب است بدانید طبق تحقیقات، افراد با هوش هیجانی بالا نسبت به دیگران موفق‌تر عمل می‌کنند. این افراد در زندگی شخصی، در تحصیلات و در شغلشان خیلی سریع پیشرفت کرده و امنیت شغلی خوبی دارند.

با استخدام افراد با EQ بالا به خصوص در سمت‌های مدیریتی، بازدهی شرکت خود را افزایش داده و شاهد تأثیر هوش هیجانی در کسب و کارتان باشید.
 

نویسنده : نسا زنگی

کارم را به عنوان محتواگذار و مترجم در یک شرکت معتبر سئو شروع کردم و بعد از مدتی با گذراندن دوره‌های تخصصی سئو، آن را به صورت حرفه‌ای‌تر ادامه دادم. تقریباً تمام وقتم را به مطالعه در حوزه سئو و محتوانویسی می گذرانم.

  نظرات کاربران (0 نظر)
شما هم می توانید در مورد این مطلب نظر دهید نظر خود را بنویسید